درباره هستی من




Wednesday, June 22, 2005

٭
آقا راستش ما سعی کردیم ولی خیلی هم نشد!
بمب که بی خیال




........................................................................................

Saturday, June 18, 2005

٭
امروز تمرین کردم که به صورت خودآگاه خوشحال باشم و شد!
فردا تمرین می کنم که به صورت خودآگاه زندگی رو دوست داشته باشم و خواهد شد!
پس فردا می خوام به صورت خودآگاه بمب انرژی مثبت باشم و خواهد شد.




........................................................................................

Monday, June 06, 2005

٭
امروز ME بهم گفت که من مثل ِ یکی از دوستاشم
خودم رو خفه می کنم به یه چیزی برسم وقتی می رسم می گم خوب آره شد
راست می گه انگار هیجان و تلاش برای رسیدن به چیزی خیلی جذاب تر از رسیدن بهش هست
همیشه یه چیز دیگه دارم که تا به اونی که می خوام می رسم حسرت اونی که ندارم رو بخورم
من اگر جای خدا بودم یه تیپا می زدم در کون ِ یونی و پرتش می کردم بیرون از زندگی




........................................................................................